توضیحات
افسانه غم انگیز پسر خدای خورشید
هر صبح، هلیوس ارابه طلایی اش را رها میکرد، و به عرض دیگر آسمان میفرستاد.زمانی که خدای خورشید غروب را به روز تغییر داد، او به یاد فرزندش فتن، در زیر افتاد. تا ثابت کند فتن، او پدر واقعیش، هلیوس حاظر بر براورده کردن خواسته او بود. متسفانه، فتن می خواسته ارابه هلیوس را براند برای یک روز.اسولیت گیلسپی داستان فجیع ارابه سوار را به اشتراک میگذارد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.